باز هم شعر زیبایی متناسب با زمونه از آقای نادری
برا دیدن بقیه شعرهای آقای نادری روی لینک زیر کلیک نمایید
مهدي(عج)! نيا! غياب تو سنگين نميشود
اينجا كسي براي تو غمگين نميشود
با اين جسارتي كه از اين فرقه شاهديم
تضمين نميكنم به تو توهين نميشود!
*****************************
*****************************
وقتي كه از ته ميزنيم اين ريشها را
هفتاد و يك سال است خيليها نمي فهمند
عشق تو را اين جوجه ليليها نميفهمند
همصحبت چاهي و اميد فرج هم نيست
وقتي تو را حتي كميليها نميفهمند
هفتاد و يك سال است داري درد ميبيني
حتي در اوج فتنه دستآورد ميبيني
در نهرواني، هرچه ميگويي نميفهمند
در پيش رويت لشكري نامرد ميبيني
با ما مدارا ميكني در بيحواسيها
غم ميخوري حتي به حال عمروعاصيها
يك مشت موش فربه هرشب خيس مِيْدانند
تا خرده ميگيري به اين دشمن حراسيها
هفتاد و يك سال است داري فجر ميبيني
در پيروي از استقامت اجر ميبيني
انگار اينجا بيشتر از ديو و دد داري_
_از نامههاي اشعريها زجر ميبيني
نيرنگها رو ميشود اينجا ولي كمكم
دارد مجسم ميشود حال علي(ع) كمكم
دارد ميان مكر اين امواج رنگارنگ
در شهر ما مُد ميشود دريادلي كمكم
آنها كه يكسر ادعاشان دين احمد(ص) شد
بدگويي از اسلام در منشورشان رد شد
آنقدر بر جهل و جدل اسرار ورزيدند
فرجام آن توهين به آيين محمد(ص) شد
بايد تمام مارهاي آستين را كشت
جرارههاي خفته در زير زمين را كشت
از تيغ بايد بگذرند اين گرگها بايد
هم ناكثين، هم مارقين، هم قاسطين را كشت
آرام ميگيرم به اميد شب موعود
تا بشنوم شعر رهايي از لب موعود
تا نايب روح خدا همراهمان باشد
هرگز نميافتيم از تاب و تب موعود
ñññññ
وقتي نميفهمند ما درويشها را
عمري تحمل ميكنيم اين نيشها را
ما عاشق سيد علي هستيم حتي
وقتي كه از ته ميزنيم اين ريشها را
اهل کاشانم